زهرا: از پدر میخواهم مرا صبر دهد/ محمد: امام حسین(ع) را درک کرد و عازم سوریه شد/ کریمیفرد: تنها پس

وبلاگ قاراداغ به نقل از آناج: باز هم ستارهای از آسمان پر فروغ آذربایجان در سوریه درخشید و سرداری دیگر پس از سالها مجاهدت خالصانه به معشوق حقیقی دست یافت؛ با شهادت در جبههی مقاومت اسلامی و دفاع از حریم آل الله التیام بخش سالهای دوری از دوستان شهیدش شد.
«شهید ذاکر حیدری» را جبهههای غرب و جنوب بیشتر به یاد دارند تا کوچهپسکوچههای این شهر؛ چه آنکه حاج ذاکر سالهای جوانیاش را وقف دفاع از وطن در هشت سال جنگ نابرابر و پس از آن در مبارزه با منافقین کوردل در کردستان نموده بود، در روزهای آرامش و بازنشستگی با همان حال و هوا راهی سوریه شد.
حاج ذاکر متولد دهم آذر ۱۳۴۳ در روستای لله لو از توابع ورزقان بود. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در ورزقان به اتمام رساند و در پی صدور فرمان ارتش بیست میلیونی به جرگهی بسیجیان پیوست. در دوران دفاع مقدس توپخانه را برای خدمت انتخاب کرد و در عملیاتهای متعددی حضوری موثر داشت. پس از جنگ نیز تحصیلات خود را تا مقطع فوق لیسانس ادامه داد و تا سال ۷۶ که شر اشرار و منافقین از کشور کم نشده بود، در کردستان حضور داشت تا اینکه در نهم آبان ماه سال جاری گمشدهاش را در حلب سوریه یافت و آسمانی شد…
در آستانهی چهلم این شهید عالیمقدار هم نشین خانوادهی حیدری شدهایم تا این بزرگ مرد را از زبان همسر و فرزندانش بشناسیم:

قاراداغ ( قارا + داغ ) سؤزونده "قارا" رنگ آنلامیندا یوخ بلکه بؤیوک و گئنیش آنلامیندادیر. قاراداغ ماحالی گونئی آزربایجاندا، دوغو آزربایجان ایالتینین قوزئیینده یئر آلان بؤیوک بیر اراضی دیر. قاراداغ قوزئیدن آراز چایینا گونئیدن تبریز شهرینین یاخینلیغینادک، دوغودان اردبیل ایالتینه و باتیدان جولفایا محدود اولور. قارداغ ماحالی اسکی زامانلاردا 18 یئره بؤلونموشدور :